۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

قورباغه ای در گلوی کلاغ


پس از روشن شدن موضع علی خامنه ای به سود محمود احمدی نژاد در بحران انتخابات، نیرو های انتظامی، گارد ویژه، بسیج و سپاه پاسداران به سرکوب شدید معترضان به نتیجه انتخابات پررداختند. رژیم اسلامی در جهت جلوگیری از انتشار اخبار و تصوایر مربوط به این رویدادها در رسانه ای داخلی و خارجی تلاش بسیار کرد. اما به سادگی مقهور تکنولوژی شد و مردم دنیا صحنه های خونین این وقایع را در رسانه ها با کیفیت بالا مشاهده کردند. همچنین اعتراض و راه پیمایی های ایرانیان ساکن خارج، تاثیر بزرگی بر آگاهی جهانیان به این سرکوب و کشتار داشت.

پا فشاری میر حسن موسوی، آگاهی افکار عمومی از آنچه در ایران گذشت و مهمتر از همه استمرار شهامت ورزی مردم ایران در تهران و چند شهر بزرگ دیگر، عرصه را بر رهبر فعلی رژیم مذهبی و نظریه پردازان او تنگ کرده است.اکنون آنها بدرستی دریافته اند که حفظ محمود احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری دیگر تامین کننده آن منافعی نیست که آنان را مجاب ساخته بود تا چنین تقلب بزرگی را سازمان دهی کنند. این را نیز بسیار محتمل می دانند که تمدید دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تبدیل به تهدیدی فراتر از جدی برای بقاء حکومت خامنه ای و نزدیکان وی خواهد بود. مضافا اینکه، شخصیت محمود نژاد و کابینه وی که اصولا فاقد هوش، درایت و سیاست هستند در آینده نه تهنا نمی تواند از اثرات این تهدید کم کند ، بلکه با ایجاد نارضایتی بیشتر بر شتاب این قطار بدون ترمز در سراشیبی زوال می افزاید. پس این اجماع در حال شکل گیری است که حذف وی از صحنه سیاسی کشور اجتناب ناپذیر است.

از طرف دیگر شیوه کنار گذاشتن او دارای اهمیتی بوده که حکومت را بر آن داشته تا تیمی از متفکرین قرارگاه خامنه ای بصورت شبانه روزی را مامور به تدوین بهترین استراتژی نماید. ابطال انتخابات و رای گیری مجدد از جانب حکومت محال است. هرگونه انتخابات جدیدی که مسلما تحت نظر ناظرین خواهد بود به پیروزی چشمگیر میر حسین موسوی منجر خواهد شد. این یعنی پذیرش تقلب آشکار و بزرگ در دور اول که می تواند پیگیری قضایی برای مرتکبین آن بدنبال داشته باشد.

کناره گیری احمدی نژاد و استعفای او نیز یک پیروزی بسیار یزرگ و مهم برای مردم ایران خواهد بود. این پیروزی یعنی کشاندن حریف نیمه جان به گوشه رینگ و نواختن ضربات مهلک بعدی. در حال حاضر وضعیت دشواری برای جناح حاکم و تقلب کنندگان جهت تصمیم گیری بوجود آمده است. شاید علی خامنه ای و تنی چند از نزدیکان وی خود را ملزم به ایستادگی تا پای جان در مقابل خواست مردم بدانند ، اما بایستی توجه کرد که بسیار کسانی نیز هستند در حکومت که جان و مایملک خود را بر حمایت از خامنه ای مقدم می شمارند. اکنون وسعت سردرگمی آنان می رود که به بزرگی تقلبی که انجام داده اند نزدیک شود.

این قورباغه درشت کنون در گلوی کلاغ گیر کرده است. کلاغ تقلا می کند و پرپر می زند اما نه قوت آنرا دارد که اورا ببلعد و نه جرات برگرداندن او را به بیرون. عده ای هم که با چوب و سنگ به دنبال کلاغ گذاشته اند. اگرچه جثه احمدی نژاد کوچک است ولی بهرحال در اندازه یک قورباغه بزرگ می تواند ظاهر شود. به انتظار می نشینیم تا ببینیم که سرانجام کلاغ و قورباغه چه خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر