۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه

هاشمی رفسنجایی کجاست؟


با توجه به فضای خفقان و سانسور شدید اطلاع رسانی در ایران، قضاوت در مورد عملکرد اشخاص سرشناس و تاثیر گذار در اعتراض های اخیر مردمی، کاری است دشوار و کمی غیر منطقی. اما در مورد هاشمی رفسنجانی می توان به وضوح گفت که هیچ اضهار نظر و یا بیانیه ای از ایشان تا کنون صادر نشده است. پس اکنون او چه می کند؟

بیایید به چند نظریه مختلف دقت کنیم. برخی بر این عقیده هستند که قدرت سیاسی هاشمی رفسنجانی در طول حیات انقلاب کمرنگ شده و در زمان حاضر به نقطه حضیض خود نزدیک شده است. بی اقبالی او در انتخابات مجلس 1378 و همانطور انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری حکایت از بی اعتمادی و عدم علاقه مردم عادی و همچنین طیفی از دوستداران جمهوری اسلامی به او دارد. در سال 1378 بعنوان سی ام نماینده از تهران به مجلس راه یافت اما با توجه به دستکار یهای انجام شده توسط شورای نگهبان و حرف و حدیث هایی مبنی بر تضییع حق برخی از کاندیدا ها به نفع هاشمی، از این سمت کناره گیری کرد. همچنین در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم در مرحله دوم از یک کاندیدای بی اسم و رسم (محمود احمدی نژاد) شکست خورد. او همواره و بصورت تلویحی وجود تقلب در آن دوره را محتمل می دانست.

علت کاهش ویا عدم محبوبیت هاشمی رفسنجانی را تنها نمی توان در عملکرد خود او جستجو کرد بلکه پشت کردن عامه مردم به روحانیت (در مورد کلمه روحانی و عدم تناسب آن با فارغ التحصیلان حوزه بعدا خواهم نوشت و بنا به ضرورت در این مقاله از این کلمه استفاده می کنم) خصوصا در رای گیری های محلی و ملی دلیل اصلی ناکامی وی محسوب می شود. بعنوان مثالی دیگر در همین انتخابات مسئله ساز اخیر، با اینکه مهدی کروبی در بیان حقایق و برخی مسائل غیر قابل طرح در حکومت مذهبی ایران از دیگر کاندیداها بسیار پیشی گرفته بود، اما اختلاف آراء وی با میرحسین موسوی که تعهد به ولایت فقیه را دائما تکرار می کرد بالغ (بر اساس رای واقعی مردم) بر 10 میلیون رای بود. او حتی مسئله حجاب و تعدد زوجات که بسیار مورد علاقه زنان جامعه ایران است را به چالش کشید . اما در میدان انتخابات توفیق چندانی بدست نیاورد. رویگردانی مردم ایران از جامعه روحانیت آشکار بوده و آنجایی که مردم حق انتخاب داشته اند، معممین بازی را به همکیشان و همفکران کت و شلواری خود باخته اند.

تعداد زیادی از مردم در روز انتخابات یک ویدیو کوتاه در مورد خانم عفت مرعشی ، همسر هاشمی رفسنجانی را در سایت یوتیوب حتما دیده اند. در این ویدیو او به سوال یک خبرنگار چنین گفت: اگر تقلب کردند مردم بریزن به خیابون ها. در این گفته عامیانه و خودمانی نکته ظریفی نهفته است. او بخوبی از وضعیت و قدرت هاشمی در حال حاضر آگاه است و تلویحا اشاره می کند که فقط از دست خود مردم کاری ساخته خواهد بود و حساب باز کردن روی قدرت رفسنجانی بیهوده است.

در دوران تصدی محمد خاتمی بر کرسی ریاست جمهوری ایران و خصوصا مجلس ششم شورای مصلحت نظام نقشی محوری را بعهده داشت. هاشمی در این دوران بیشتر متمایل به نظرات شورای نگهبان و رهبری این نهاد را اداره می کرد. بعد از فروکش کردن جریان اصلاحات و هماهنگ شدن دولت، مجلس با نهادهای زیر نظر رهبری، نقش شورای مصلحت نظام به دلیل اختلافات کمتر کمرنگ تر شد. اگرچه چندی پیش او در مجلس خبرگان بر صندلی ریاست تکیه زد و در گوشه و کنار هم سخنانی را در مورد تشکیل شورای رهبری گفت اما نهایتا این نیز کمک چندانی به اعتبار از دست رفته او در جامعه ایران نکرد. ولی هنوز بعضی گمان دارند که او روباه مکاریست که در تاریکی نشسته است و به روشنایی می نگرد آنچنانکه برق چشمانش در آن تاریکی کاملا هویداست. ولی برخی دیگر این تشعشع را از زهوار فلزی عینک او می دانند که گاهی برای خواندن نوشته ای به چشم میگذارد.

بهرحال، وی هیچگاه چه بصورت تلویحی و چه علنی حمایت خود را از مردم ایران ابراز نکرد و خود را به آرمان های انقلاب وفادارتر از منافع و حقوق مردم نشان داد. مهمترین نکته در مورد هاشمی این است که کارنامه او در سی سال جمهوری اسلامی مملو از صفحات سیاه است. بایستی از خاطر نبرد آن روزگاران خوب وی را که دست در دست یار قدیم، سید علی خامنه ای هر بعدازظهر چای را در بالکنی جماران با احمد خمینی صرف می کردند و در اثنای خوش بش موارد وطرح های تدوین شده برای حیف و میل اموال ،سرکوبی، ارعاب، تهدید و کشتار مردم را با کمک احمد اقا به سمع و نظر خمینی رسانیده و تایید وی را می گرفتند. مطمئنا دست تاریخ در حال نگارش همه وقایع و عملکرد های دولتمردان ایران خواهد بود و آنهنگام که ابر های خفقان و استبداد به کناری رود جزئیات بیشتری در مورد علی اکبر بهرمانی ملقب به هاشمی رفسنجانی برملا خواهد شد.

اما اگر بازگردیم به تحولات اخیر و بنا بر گزارشات تایید نشده، وی چند روزی است که در قم مشغول رایزنی با مراجع تقلید و بزرگان حوزه علمیه قم است. هنوز از نتایج این رایزنی ها هیچ گزارشی ولو در حد چند کلمه منتشر نشده است. نتیجه در خوشبینانه ترین حالت حکایت از مصمم بودن وی در خلع رهبر کنونی و تشکیل شورای رهبری دارد. اما اکنون این سوال به ذهن می رسد که با کدام ابزار وی میخواهد این تصمیم را عملی سازد. آیا امیدی به اعضاء مجلس خبرگان که همگی آخوند های پا به سن گذاشته، مصلحت اندیش و عافیت طلب هستند، می باشد. اگر باز هم به خوشخیالی خود ادامه دهیم و تصور کنیم که خبرگان رهبری رای بر عزل رهبر دهند با کدام قوه اجرایی این تصمیم را می خواهند عملی کنند. پاسخ نیازی به توضیح ندارد.

پس بازمیگردیم به همان گفته عفت مرعشی که این مردم هستند که باید به خیابان ها بیایند. من تصور می کنم کارشناسان و یا حتی مردمی که تصور می کنند در روزهای آتی ما نقش بیشتری از هاشمی رفسنجانی خواهیم دید، به خطا می روند و اگر او خود را به صحنه بیاورد همانند همیشه و گذشته، این رهبر و اطرافیان او خواهد بود که از الطاف وجود این ستون انقلاب مستفیذ خواهند شد نه مبارزان واقعی و مردم ایران.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر