۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

محسن سازگارا و رادیو صدای آمریکا



چند روز پیش وقتی از تلویزیون صدای آمریکا برنامه تفسیر خبر را داشتم تماشا می کردم و به صحبت های دو کارشناس همیشگی آن یعنی علیرضا نوری زاده و محسن سازگارا در خصوص اتفاقات ایران بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گوش می دادم، ناگهان چیزی شنیدم و دیدم که انتظارش را داشتم. محسن سازگارا در حالیکه داشت به ارزیابی اتفاقات بعد از سخنرانی علی خامنه ای ، رهبر فعلی حکومت مذهبی ایران در آخرین نماز جمعه تهران می پرداخت، با حالتی برآمده از احساسات که در این شرایط برای کسی که لطمه های زیادی از رژیمی دیده است که بهرحال در پیدایش و استقرار آن نقشی ایفا کرده بود کاملا طبیعی بود شروع به توصیه مهدی کروبی یکی از نامزد های معترض این انتخابات کرد و او را از هرگونه تکروی در این روزها برحذر داشت که ناگهان مجری برنامه با حالتی نه چندان خوشایند وغیر حرفه ای نسبت به این آقا که مدت مدیدی بهرحال کمک به غنای محتوایی این برنامه نموده بود، کرد و گفت: ما اینجا نیامده ایم که به کی چه بگوییم که بکند یا نکند و از این دست سخنان. اگرچه این قسمت از سخنان آقای سازگارا با اصول رادیو صدای آمریکا مطابقت نداشت ، اما نحوه یادآوری آن بقدری ناشیانه و ابتدایی بود، گویی اینکه کارکنان صدای آمریکای بخش فارسی حقوق ماهیانه خود را از دولت اسلامی ایران دریافت می کنند که بهرحال حالت آزردگی این مبارز کهنه کار و کارشناس دیگر برنامه را می توانستم از این حرکت درک کنم.


آقای سازگارا( بر اساس سخنانی که بعد از این اتفاق از ایشان شنیدم) تصور می کنند که تحرکاتی از جانب یک یا دو نفر در رادیوی فارسی صدای آمریکا شروع شده که باعث تغییراتی شده و خواهد شد که احتمالا در روزهای آینده بیشتر از ایشان در این مورد خواهیم شنید. اما نظر من بعنوان یک شنونده عادی و البته نه همیشگی این رادیو چیز دیگریست.


اگر به سخنان و موضعی که رئیس جمهور ایالات متحده در قبال آنچه اکنون در ایران می گذرد نظری بیافکنیم (تا این تاریخ)، بدون تردید با من هم عقیده خواهید بود که سخنان باراک اوباما بسیار برای مردم ایران مایوس کننده بود. موضع این رئیس جمهور در مقایسه با مواضعی که روسای کشور های دیگر غربی گرفته اند بسیار ضعیف و سست بوده که حتی این باعث شده بحث هایی در این خصوص در داخل آمریکا و حتی در بین خود حزب دمکرات مبنی بر خنثی بودن سخنان رئیس جمهور و تنها گذاشتن مردم ایران در گیرد.


مردم ایران خصوصا نخبگان و کارشناسان سیاسی رفتار دولت آمریکا را در سال 1357 در آن دگرگونی تاسف بار در ایران بیاد دارند. اقدامات ضعیف دولت کارتر، مشاوره های اشتباه و کم اثر دوستان آمریکایی شاه ، مردم ایران را به دولت آمریکا ظنین کرد(البته عده بسیاری معتقد هستند که طرح مذهبی کردن دولت ایران خواسته دول انگلیس و امریکا بوده است ولی موقتا در این متن مورد نطر من نمی باشد). به تصور من این سو ظن تا کنون نیز برطرف نشده است. اعترافات مقامات آمریکایی در خصوص دخالت و کمک به سرنگونی دولت های دمکرات ایران نظیر دولت محمد مصدق مزید علت شده است. همچنین وجهه کاسبکارانه دولت های دمکرات ایالات متحده همانند خیلی از دول اروپایی که به گفته واتسلاو هاول نفت را به حقوق اساسی مردم ایران و یا سایر ممالک عقب افتاده و استبداد زده ترجیح می دهند، این روز ها بیشتر خودنمایی می کند. تعظیم تمام قد باراک اوباما در مقابل پادشاه یکی از عقب افتاده ترین کشور های دنیا به لحاظ حقوق اولیه انسانی یعنی عربستان سعودی خود شاهدی بر این گفتار است. و همچنین سخنان از هم گسیخته و غیر واقعی اوباما در مورد مسلمانان که مرا بیاد همین پوپولیست کوچک وطنی خودمان می انداخت آنهم باز در یکی از کشور های دچار به دیکتاتوری، یعنی مصرمرا بیشتر مطمئن کرد که دمکرات های آمریکا نه تهنا از شیوه همیشگی خود عقب نشینی نکرده اند ، بلکه این بار بدان رنگ عوام فریبی و خودشیرینی نیز زده اند.
سیاست های رادیو های دولتی از قبیل رادیو صدای آمریکا و بنگاه سخن پراکنی بی بی سی نمی تواند جدا از سیاست های دول آنها باشد. در این میان خودفروشی همیشگی ایرانیان که در طول تاریخ این کشور همیشه استبداد زده مثال زدنی است (اینجا منظورم برخی از کارکنان این موسسات می باشد)، بر روغن این آش می افزاید که مسلما جز دود آتشی که این آش را گرم می کند چیزی در نهایت نصیب مردم ایران و حتی کارشناسان و مبارزان سیاسی این کشور نمی شود. و عجیب حیرت انگیز است که در این دنیا با این همه توسعه تکنولوژی ارتباطی هنوز مبارزان سیاسی این مرز و بوم جهت پیدا کردن یک میکروفون ولو کوچک و البته بدون پرداخت باج و چشم پوشی از برخی عقایدشان دچار مشکل هستند. بهرحال، آنچه واضح می نماید تاثیر این رادیو ها در دلسرد کردن مردم به غلیان درآمده بمراتب بیشتر از اثربخشی آنها در کمک کردن به توسعه فضای سیاسی درمیان مردم و جوانان خواهد بود.
می خواهم نتیجه بگیرم که چنانچه تغییری در مواضع دمکرات های امریکا و رئیس جمهور این کشور در قبال جنبش آزادی خواهی ملت ایران پیدا نگردد مطمئنا روال تولید برنامه و خبر رسانی در این رادیوی دولتی همین خواهد بود وشاهد تغییر مهمی نخواهیم بود و این طرز برخورد مجریان این رادیو تلویزیون منبعث از طرز تفکر و یا عقیده، یا نحوه مدیریت یک یا دو نفر در این رادیو نبوده و الهام بخش آن دستوراتی است که به این رادیو ارسال می شود مبنی بر اینکه خط مشی این موسسه نبایستی به معاملات آتی این کشور با حکومت مذهبی ایران که مقدم بر منافع مردم ایران خواهد بود، خدشه ای وارد آورد.
من واقعا نمی دانم مشخصا چه می توانم به آقای سازگارا در این اوضاع بگویم، اما فقط می توانم شعری از رهی معیری را در خاتمه برای ایرانیانی که در راه استقرار حکومتی مردمی گام میزنند، بیاورم.
بر عزم خویش تکیه کن ار سالک رهی
واماند آنکه تکیه کند بر عصای خویش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر